Web Analytics Made Easy - Statcounter

بهادر باقری، دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی، درمورد راز‌های محبوبیت حافظ بیان کرد: یکی از دلایل محبوبیت حافظ، حافظ قرآن بودن اوست چراکه این کتاب آسمانی، نه تنها در مفاهیم و معانی شعر حافظ بلکه در فرم و شکل ظاهری غزل او تأثیر گذاشته و درواقع، غزل‌های این شاعر، دارای تنوع مضمون و مفاهیم است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او گفت: حافظ، یک شاعر سیاسی و اجتماعی است و درمورد اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار خود آگاهی بسیاری داشته است و زشتی ها، ناهنجاری‌ها و تباهی‌های اخلاقی و رفتاری را چه در میان برخی از مردم و چه در بین حاکمان دیده است و به خوبی و به زیباترین شکل ممکن، در شعر خود انتقاد کرده است. بنابراین، حافظ را یکی از شاعران مهم در عرصه نقد اجتماعی می‌دانیم و هنوز هم، زمانی که با ناهنجاری و خلاف ادب و اخلاق روبرو شویم شعر او بسیار تأثیرگذار است و به یاد یکی از ابیات درخشان حافظ می‌افتیم.

این دانشیار دانشگاه ادامه داد: حافظ مانند بسیاری از شاعران ایرانی مثل سعدی، مولانا، عطار، سنایی و خیام، انسان شناس، روان شناس و جامعه شناس به تمام معنای روزگار خود بوده است. یعنی سویه‌ها و جنبه‌های مختلف روح و روان بشر و خوبی‌ها و بدی ها، نقاط قوت و نقاط ضعف بشر را به خوبی می‌شناخته است و درواقع، در شعر خود سخنگوی وجدان بشری است و نه تنها از منِ فردی بلکه از منِ اجتماعی و انسانی هم صحبت کرده است.

بهادری افزود: در شعر حافظ، انسان را می‌بینیم که عشق می‌ورزد و از آزادگی سخن می‌گوید و سعی می‌کند که از همه زشتی‌ها و تباهی‌ها دور باشد. حافظ شیرازی، به نوعی، چکیده فرهنگ و تمدن و تاریخ و ادبیات ایران است و شاعر گوهرشناسی است که در تمام متون ادبی و غیر ادبی و مهم مربوط به فرهنگ و تمدن ایران و تا حدی، ادبیات عرب، مطالعات فراوان و گسترده‌ای داشته است.

به گفته او، حافظ در شعر خود، شاعر گوهر شناسی است که هر جا، نکته زیبایی از شاعران دیگر دیده، آن‌ها را به امانت گرفته و در کارگاه تخیل خود به زیباترین و شیواترین، شعر کرده است و حتی در بحث بینامتنیت، می‌بینیم که حافظ، شاعر بسیار قدرتمندی است و از دیگر شاعران، وزن، قافیه، ردیف، مضمون، محتوا و گاهی یک بیت را گرفته و در گفتمان، ترکیب و ساختار جدید، زیباترین اندیشه‌ها را بیان کرده است. 

بهادری گفت: دیوان حافظ، دیوان عشق است و در حقیقت، این شاعر، هر دو بُعد وجود انسان، چه بُعد زمینی و چه بُعد آسمانی را دیده و هم عشق زمینی و هم عشق آسمانی را به خوبی شناخته و گزارش کرده است. اما نکته جالب این جاست که حافظ در بسیاری از غزل‌های خود که آن‌ها را غزل‌های رندانه می‌نامیم بین عشق زمینی و عشق آسمانی، مرزی را مشخص نکرده است و به همین دلیل، افراد در هر مرحله و حال و هوای زمینی و آسمانی که باشند، می‌توانند با شعر حافظ ارتباط برقرار کنند و زبان دل خود را در دیوان او پیدا کنند. 

این دانشیار دانشگاه ادامه داد: شعر حافظ، به درجه آبگونگی رسیده است. یعنی مثل آب که آن را در هر ظرفی بریزید به شکل آن ظرف در می‌آید، اشعار این شاعر بزرگ هم بدین صورت است و خوانندگان مختلف با زمینه‌های فکری و ذهنی، عقیدتی، فلسفی، اجتماعی، فرهنگی و دینی متفاوت می‌توانند معنا‌های متنوع و گاهی، برخلاف یکدیگر را از شعر حافظ دریافت و با شعر او ارتباط برقرار کنند. بنابراین، شعر حافظ، متن باز است که در برابر متن بسته قرار می‌گیرد.

بهادری افزود: متن بسته، یک معنا بیشتر ندارد و با یک بار خواندن می‌توان به معنای آن پی برد، ولی متن‌هایی مثل دیوان حافظ، متن باز هستند. یعنی به اندازه تعداد خوانندگان و خوانشی که صورت می‌گیرد معنا‌های متنوع و متکثری دارند و به همین دلیل، هر بار که به دیوان حافظ سر می‌زنیم با معنای جدیدی روبرو می‌شویم.

او با اشاره به تفاوت غزل حافظ با غزل سعدی، مولانا و دیگر غزل‌سرایان گفت: در غزل‌های شاعران پیش از حافظ، وحدت مضمون و محتوا وجود داشت. مثلاً غزل سعدی، از ابتدا تا انتها، عاشقانه است یا غزل مولانا از اول تا آخر، عارفانه است و انگار در این غزل ها، فقط تکنوازی مثلاً پیانو، نی، سنتور و... صورت می‌گیرد. اما در شعر حافظ، همنوازی وجود دارد؛ به طوری که انگار، چندین ساز با یکدیگر همنوازی می‌کنند و علاوه بر این، در شعر حافظ، مفاهیم عاشقانه زمینی، آسمانی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اساطیری و... وجود دارد.

بهادری بیان کرد: غزل حافظ، متن چند صدایی است که از حال و هوای گوناگون صحبت می‌کند و سپس، در کل غزل، هارمونی، انسجام و نظم بسیار زیبایی حاکم است و به قول فرمالیست ها، متن ادبی باید به درجه‌ای برسد که تندیس زبانی بشود که در حقیقت، اغلب غزل‌های حافظ بدین صورت هستند. زیرا از جهت فرم و محتوا در نهایت زیبایی، دلکشی و دلنشینی هستند.البته باید این نکته را هم گفت که اغلب شاعران ما به انسانیت و انسان عشق می‌ورزند. فارغ از این که ایرانی یا متعلق به کشور‌ها و سرزمین‌های دیگر باشند.

او ادامه داد: حافظ می‌فرماید: آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا. یعنی اگر می‌خواهید در زندگی به صلح و آرامش و امنیت خاطر برسید باید با دوستانتان اهل محبت و جوانمردی و مدارا باشید و با دشمنانتان هم مدارا کنید. 

او افزود: اغلب شاعران ما معتقد هستند که افراد تا می‌توانند با یکدیگر گفت وگو کرده و مشکلات و معضلات خود را از طریق گفت وگو با دیگران، حل کنند و اگر گفت وگو جواب نداد و به نتیجه نرسید و راه دیگری نبود، آن وقت به جنگ بیندیشند.

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: لسان الغیب حافظ شیرازی بزرگداشت حافظ شعر حافظ غزل ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۷۱۷۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایتی از «گل آقا» نابغه تکرار نشدنی طنز ایران

خبرگزاری مهر، گروه استان ها – بهرام قربانپور: روایت گری از برخی افراد و شخصیت ها به قدری شیرین و جذاب و البته سخت است که گاهی در ادای مطلع کلام می ماند که چگونه و از چه زاویه دیدی وارد این روایت شود.

همه ما حداقل یک بار آوازه «گل آقا» به گوش ما خورده است چه آنهایی که در دوران زیستش با آن زندگی کرده اند و چه امروزی ها که با الهام گیری از نقل و قول های بزرگان از آن تصویری دلنشین و خاطره انگیز در ذهن و اندیشه خود متصورند.

«گل آقا» پدر طنز معاصر

با این نام آشنای دیروز و امروز یعنی «گل آقا» می خواهم شما را به فومن ببرم دیار بزرگان، عارفان و ادیبان؛ دیاری که در آن بهجت عارفان، شیون فومنی و کیومرث صابری فومنی رشد یافته و مایه افتخار گیلان و ایران شده اند.

نام «گل آقا» که به میان می آید به ناگاه یاد زنده یاد «کیومرث صابری فومنی» می اُفتیم؛ مردی که بعدها به عنوان پدر طنز معاصر لقب گرفت. مردی که به پیکره صنعت طنز در ایران روح و جان بخشید و به نوعی قلم، اندیشه و تراوش های فکری اش احیاگر «طنز» پس از انقلاب اسلامی شد.

اُنس گیری مردم و مسوولان با طنز «گل آقا» برخاسته از روحیه نرم، لطیف و نقادی زنده یاد کیومرث صابری فومنی بود به گونه ای که از بالاترین مقام حکمرانی کشور تا افراد معمولی جامعه با طنزهای این نابغه طنز ایران ارتباط برقرار می کردند و این ارتباط همچنان سال ها پس از مرگش ادامه دارد.

کیومرث صابری فومنی مشهور به «گل‌آقا»، ادیب و طنزپرداز معاصر، هفتم شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی در یکی از روستاهای فومن گیلان به دنیا آمد. کیومرث در همان دوران کودکی با ضایعه دردناک مرگ پدر مواجه شد و تمام ناملایمات زندگی بر دوش مادر سنگینی کرد، اما مادر به تنهایی از پس مخارج سنگین زندگی بر نیامد و برادرش در حالی که فقط ۱۵ سال داشت با کنار گذاشتن تحصیل، راهی بازار کار شد تا کمک حال مادر در تامین مخارج زندگی باشد.

«گل آقا» معلمی برای تمام نسل ها

روزهای بی پدری شیرینی های دوران کودکی و نوجوانی را از کیومرث ربود اما این حُزن بی پایان سبب نشد تا وی انگیزه اش را برای زندگی به دست باد بسپارد.

کیومرث تحصیلات ابتدایی خود را در فومن گذراند و پس از پایان تحصیلات ابتدایی به شاگردی در یک مغازه خیاطی پرداخت اما در اواخر مهر همان سال به اصرار مادر و دوستانش، تحصیل در دبیرستان را آغاز کرد.

در ۱۶ سالگی در امتحان ورودی دانشسرای کشاورزی ساری که از شهرستان فومن فقط یک دانش آموخته را می‌پذیرفت، قبول شد. ۲ سال در آنجا تحصیل کرد و پس از قبولی در امتحانات در ۱۸ سالگی به عنوان معلم یک دبستان روستایی به «کَسما» از توابع صومعه‌سرا رفت و یک سال در آنجا معلم بود. سال بعد از آن به دهی به نام «کوچه چال» از توابع «ماکلوان» در نزدیکی فومن منتقل شد.

او مدت یک سال، مدرسه چهار کلاسه آنجا را به تنهایی اداره می‌کرد.

کیومرث فرد بسیار زرنگ و تیزهوشی بود و مقاطع تحصیلی اش را در کمترین زمان پشت سر گذاشت؛ علاقه اش به شعر و ادبیات او را وارد فضای شاعرانگی کرد و نخستین شعرش را در اوج نوجوانی با مضمون «یتیم» سرود و در روزنامه دیواری مدرسه به چاپ رساند، تا اولین کار رسانه ای و مطبوعاتی اش را با غم و اندوه شروع کرده باشد.

«گردن شکسته فومنی» اثر ماندگار کیومرث صابری است که در نقد روزهای خفقان استبدادی طاغوت گفته شده، اثری که پای کیومرث را به «توفیق» و یا بهتر بگویم به نوشتن طنزهای سیاسی باز کرد.

مرد گیلانی که مشاور حضرت آقا شد

صابری پس از انقلاب و در زمان نخست‌وزیری شهید رجایی به مقام مشاورت فرهنگی و مطبوعاتی نخست‌وزیر منصوب شد. در زمان ریاست‌جمهوری شهید رجایی به مشاورت فرهنگی رییس جمهوری رسید و تا زمان شهادت رجایی در این مسوولیت باقی بود و هنگام ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای در همان منصب ابقا شد.

مشاغلی که صابری از بعد از انقلاب برعهده داشته است، عضو هیأت مؤسس انجمن موسیقی، مشاور وزیر مسکن و شهرسازی، مدیرکلی دفتر آموزش بازرگانی و حرفه‌ای وزارت آموزش و پرورش (۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹)، تدریس در کلاس های حضوری دانشکده مکاتبه‌ای، تدریس در دانشکده روابط بین‌الملل، تدریس در مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی، همکاری با معاونت امور بین‌الملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مشاور افتخاری (۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹)، عضو منتخب شورای عالی انقلاب فرهنگی در کمیته نامگذاری و عضو هیأت ایرانی در کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد (دهلی نو ۱۳۶۱) تنها بخشی از مناصب سیاسی کیومرث صابری فومنی بود، مناصب و مشاغل سیاسی نمی‌توانست، صابری را راضی کند به همین علت به تدریج از مشاغل سیاسی کناره گرفت و در بُعد فرهنگی کار خود را وسعت بخشید. او که مسوولیت مجله رشد ادب فارسی را برعهده داشت، گهگاه مطالبی برای روزنامه اطلاعات می‌نوشت. سفرنامه شوروی او که بعداً با عنوان «دیدار از شوروی» به صورت کتاب منتشر شد، از این دست مطالب بود.

کیومرث صابری مدت‌ها طرح ایجاد یک ستون طنز سیاسی را در خاطر داشت. نخستین دو کلمه حرف حساب گل‌آقا، ۲۳ دی ۱۳۶۳ خورشیدی در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید. طنز سیاسی که از ۱۳۵۹ خورشیدی به این سو تعطیل شده بود با شکل‌گیری این ستون طنز، دوباره به بار نشست و جان تازه‌ای گرفت.

با گذشت مدت زمانی کوتاه از آغاز انتشار «دو کلمه حرف حساب»، صابری به عنوان مهم‌ترین منتقد حکومت در داخل کشور، مطرح شد.

قدرت قلم و جسارت صابری در بیان واقعیت‌های سیاسی و اجتماعی، موجب شده بود که او را «سوپاپ دولت» قلمداد کنند، اما صابری بدون توجه به نظرات دلسردکننده‌ای که برخی عنوان می‌کردند، به کار خود ادامه داد و ظرف مدت کوتاهی، توانست توجه بسیاری از مردم، مقامات، ادبا، نویسندگان و رسانه‌های داخلی و خارجی را به خود جلب کند.

صابری با اینکه مقام بالایی در نظام سیاسی احراز کرده بود، کار طنز سیاسی را بیشتر جدی گرفت و بدون اعتنا به سختی‌های کار به راه خود ادامه داد. پس از گذشت نزدیک به ۶ سال از انتشار نخستین

گل آقایی را جای «آقای وزیر» پذیرفت

دو کلمه حرف حساب، صابری که پیش از آن تقاضای انتشار یک هفته‌نامه جدی به نام «فصل جدید» کرده و امتیازش را نیز گرفته بود، به دلایلی از انتشار آن منصرف شد و تقاضای امتیاز هفته‌نامه طنز با نام «گل‌آقا» را کرد و توانست در آبان ۱۳۶۹ خورشیدی، نخستین شماره هفته‌نامه گل‌آقا را منتشر کند.

استقبال مردم از این مجله، غیرقابل تصور بود. تمامی نسخه‌های اولین شماره هفته‌نامه گل‌آقا در سراسر تهران ظرف کمتر از نیم‌ساعت به فروش رفت و شماره‌های سال اول گل‌آقا بعدتر در تیراژ وسیع تجدید چاپ شد.

صابری بعد از آن، امتیاز انتشار ۲ نشریه دیگر را هم گرفت. انتشار نخستین شماره ماهنامه گل‌آقا در مرداد ۱۳۷۰ خورشیدی و همچنین انتشار نخستین سالنامه گل‌آقا در اواخر همان سال، نشان داد که صابری با چنته‌ای پُر، پا به عرصه طنز کشور گذاشته است و مردم ایران نیز با استقبال کم‌نظیر خود، مشوق او در این راه شدند، علاقه مندی، توانمندی و ظرافت کیومرث در حوزه طنزنویسی سبب شد تا در این زمینه سرآمد شده و به وی لقب «پدر طنز معاصر» دهند. این بزرگمرد ادیب گیلانی به قدری در طنز غرق شده بود که به جای عنوان «آقای وزیر»، «گل آقا» را برای خودش برگزید.

واقف گیلانی طنز ایران

«رضا رفیع» طنزپرداز خوشنام کشور که سالها نزد استاد صابری شاگردی طنز را دوره کرده است، می گوید: استاد کیومرث صابری فومنی جوانی و تمام عمرش را وقف «طنز» کرد تا به حق امروز بتوانیم ایشان را پدر طنز معاصر بنامیم.

نجابت و ادب از یک سو و اتکا و ابتنای بر ادبیات از سوی دیگر به طنز گل آقا ماهیت و هویت بخشیده بود تا جایی که تمام رجال و بزرگان سیاسی و ادبی شیفته طنز فومنی شده بودند.

این طنزپرداز مطرح کشور، تولد «گل آقا» را نقطه عطفی در تاریخ طنز کشور دانست و ادامه می دهد: چاپ شماره اول «گل آقا» در ساعت اولیه غیب شد؛ استقبال از گل آقا نشان دهنده پختگی و بلوغ ادبی و فکری قلم استاد صابری بود.

رفیع، گل آقای دیروز را به مانند فضاهای طنزآلود امروز نظیر اینستاگرام تشبیه کرد و معتقد بود که مخاطب میلیونی گل آقا بیانگر جایگاه تثبیت شده آن در ادبیات فارسی است که دیگر تکرار نشد.

این طنزپرداز از آمال و آرزوهای پدر طنز معاصر می گوید: گل آقا آرزو داشت که رشته «طنز» در دانشگاه ها و مراکز آموزشی راه پیدا کند آرزویی که با خودش به بهشت زهرای تهران برد.

این طنزپرداز مطرح کشور که سال ها همکار زنده یاد صابری فومنی در هفته نامه گل آقا بود و حتی دبیری این نشریه را بر عهده داشت، تورقی به خاطراتش با «گل آقا» می کند و می گوید: در اوایل حضورم در گل آقا بود که در دفتر تحریریه نشسته بودم و نامه ای از کیومرث (مدیر مسوول) به من رسید در حال پاسخ این نامه بودم که نامه دیگری از وی برای من ارسال شد که روی آن نوشته بود «محرمانه-آقای رفیع ملاحظه کند».

نامه را باز کردم که در آن نوشته بود؛ (آقا رضا در این مجموعه دو چیز ممنوع است، یکی استفاده از روان نویس سبز مخصوص مقام شامخ مدیرمسوول گل آقا و دیگر استفاده از سرویس بهداشتی دفتر مدیرمسول).

فضای مجازی و مسیر قهقهرایی «طنز»

به گفته رفیع، طنز امروز به نسبت یک قرن گذشته پخته تر، جا افتاده تر و پیشرفته تر شده و البته با حضور فضاهای مجازی و رسانه های تصویری قالب های طنز هم دستخوش دگرگونی های عجیبی شده و رنگ و لعاب بهتری پیدا کرده است.

به اعتقاد این طنز پرداز، ایجاد بسترهای فضای مجازی موجب بالندگی طنز در بخش های مختلف شده البته نباید از آفت های سوء فضای مجازی هم به سادگی گذشت، آفت ها و آسیب هایی که اگر با مراقبت های ویژه و حساب شده همراه شود می تواند موجب شکوفایی بیشتر طنز شود.

رفیع معتقد است؛ با بروز و ظهور اینترنت و فضای مجازی دیگر گل آقای کاغذی و مطبوعاتی خواهان دو دهه گذشته را ندارد و باید گل آقا را از فضای مکتوب به جلوی دوربین ها آورد.

تغییر مولفه های رسانه ای برای گل آقا می تواند دوباره احیاگر طنز گل آقایی شود اگر چه خودِ کیومرث و یاران تحریریه گل آقا به آرامش ابدی رفتند اما می توان با برگزاری دوره های آموزشی، جشنواره های طنز نظیر «طنز پهلو» و امثال این کارهای فرهنگی و رسانه ای نسل امروز را با تفکر و اندیشه گل آقا پیوند زد.

به گفته رفیع، رهاشدگی فضای مجازی جایگاه واقعی طنز را با محتواهای هجو، بی ارزش و دور از مرزهای اخلاقی به قهقرا برده است که باید این فضا مدیریت و ساماندهی شود تا مسائلی از قبیل لودگی، پرده دری و هرزگی یا طنز به خورد مردم داده نشود.

گل آقا من را زنده کرد

«احمد عربانی» کاریکاتوریست طنز کشور که از «توفیق» تا «گل آقا» افتخار همکاری با کیومرث صابری فومنی را داشته می گوید: همکاری با گل آقا فصل تازه ای برای زندگی من بود و به نوعی با گل آقا دوباره زنده شدم.

«دو کلمه حرف حساب» صابری در روزنامه اطلاعات دنیای تازه ای را به ادبیات طنز وارد کرد و سبب رویش هایی در حوزه طنزپردازی شد و پس از آن پدیدآیی گل آقا این روند را تکمیل کرد.

این کاریکاتوریست مطرح کشور که همکاری با گل آقا را تولدی دوباره در عرصه طنز دانست و می گوید: پنجره طنز «گل آقا» هوای تازه ای به ادبیات آن دوران بخشید و نیاز مبرم و ضرورت مدار زمانه خویش بود.

به گفته عربانی، ارتباط صمیمی و نزدیک کیومرث صابری با سران عالی رتبه نظام دست ما را برای قلم فرسایی و کاریکاتوریستی آزاد کرده بود و مطالب لبه تیغی را به طنز می کشیدیم.

حُسن خلق، مهربانی، ادب و متانت گل آقا هنوز هم در خاطر «احمد عربانی» نقش بسته و پاک شدنی نیست و با شور و شوقی خاص از روزهای خوبش با استاد صابری (گل آقا) برای ما نقل می کرد که گویی همین دیروز با هم نشستند و چای میل کردند.

این کاریکاتوریست پیشکسوت کشور به نقل خاطره ای از سوژه یابی های طنز گل آقا اشاره می کند و می گوید: در یک شماره ای از نشریه موضوع راهیابی به مجلس بود (دوره چهارم مجلس)، عکس تیتر اصلی مجلس را کشیدیم و در سر در مجلس یه جاده ای طراحی کردیم که افراد با موتور گازی و ژیان وارد می شدند و از سوی دیگر تیپ اتو کشیده و با خودروی بنز و مدل بالا خارج می شدند.

جوشش استعدادی طنز با گل آقا

«سعید زینعلی زاده» طنزپرداز جوان کرمانی در وصف گل آقا می گوید؛ اگر نسل جوان اسم شناسنامه ای گل آقا به گوشش نخورده باشد حداقل نام «گل آقا» برای مردم ایران آشنا است.

شور و جوشش طنز گل آقا سبب شده تا نسل جوان دیروز و امروز با تکیه بر ادبیات غنی این شخصیت بزرگ گیلانی به سمت «طنز» سوق پیدا کنند.

«علی اکبر مدرس زاده» طنزپرداز کرجی هم می گوید: جوانان زمانه گل آقا بی دهه ۶۰ الی ۸۰ با طنز این بزرگمرد گیلانی عشق بازی می کردند.

به اعتقاد وی گل آقا خدمت بزرگی به دنیای ادبیات و طنز کشور کرد تا جایی که اکنون این ثمرات بعد گذشته این همه سال همچنان ساری و جاری است.

«فرامرز ریحان صفت» طنزپرداز گیلانی هم که خاطرات زیادی با طنزهای گل آقا دارد، می گوید: زنده یاد صابری فومنی با «گل آقا» سبک و سیاق جدیدی را وارد ادبیات طنز کرد و خالق طنزپردازی نوین شد.

کیومرث صابری فومنی یا همان گل آقای ایران زمین پس از دوره‌ای از تحمل بیماری سرطان خون در صبح ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۳ خورشیدی در بیمارستان مهر تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرای پایتخت آرامید.

کد خبر 6093719

دیگر خبرها

  • نکوداشت چهره برجسته فرهنگ و ادب کشور «استاد جواد محقق» در همدان
  • برگزاری محفل شعر گویشی شاعران بختیاری در دزفول
  • ادبیات عجیب یک افغانی درباره ایران و افغانی‌های مهاجر
  • انعکاس مظلومیت کودکان غزه در ادبیات مقاومت
  • مردم تخلفات مربوط به صیانت از زبان پارسی را گزارش بدهند
  • شعر فارسی فلسطین به دست عرب زبانان نمی‌رسد
  • روایتی از «گل آقا» نابغه تکرار نشدنی طنز ایران
  • ۱۷ نقطه از گلستان میزبان برنامه‌های دویست و نود و یکمین سالروز تولد مختومقلی فراغی است
  • مرکز رصد فرهنگی کشور: ۶۵ درصد از مردم در خانه دیوان حافظ دارند
  • از ایران تا پاکستان/ شعر شاعر پاکستانی در استقبال از غزل رهبر انقلاب